مناطق جغرافیایی سرزمینهای اشغالی فلسطین
مناطق جغرافیایی سرزمینهای اشغالی فلسطین و به صورت کلی تمام سرزمینهایی که تحت حاکمیت یک کشور یا نظام سیاسی قرار دارند، الزاماً ویژگیهای جغرافیایی یکسانی ندارند و این گوناگونی جغرافیایی میتواند مسائل ژئوپلیتیک مختلفی را هم بهدنبال بیاورد. هرچند که برای مناطق مختلف جغرافیایی نمیتوان مرزهای مشخصی تعیین کرد، اما بهدلیل وجود عوارض طبیعی معمولاً این مناطق بهصورت تقریبی قابل تشخیص هستند.
رژیم صهیونیستی سرزمینهایی بهوسعت تقریبی 22هزار کیلومتر مربع را در اختیار گرفته که مساحت زیادی محسوب نمیشود. از نظر مساحت، باید این رژیم را در زمرۀ کشورهای کوچک جهان جای داد، ولی همین مساحت کوچک دقیقاً در جایی قرار گرفته که محل تلاقی دو اقلیم بیابانی و اقلیم مدیترانهای است. به همین دلیل منظرۀ زمین در سرزمینهای اشغالی یکسان نیست و بر همین اساس میتوان مناطق جغرافیایی نسبتاً مشخصی را تعیین نمود.
منطقه الجلیل در سرزمینهای اشغالی
قسمت شمالی سرزمینهای اشغالی که مناطقی کوهستانی است، اصطلاحاً «الجلیل» نامیده میشود. الجلیل از شمال به لبنان، از شرق به منطقۀ اصبعالجلیل و درۀ اردن، از جنوب به درۀ عزرائیل، و از غرب به درۀ زولون و دریای مدیترانه ختم میشود. این منطقه نیمی از استان شمالی رژیم صهیونیستی را در بر میگیرد و بهعلاوه، بخشهای اندکی از آن جزء استان حیفا است.
درۀ «بیتکرم» که در میانۀ منطقۀ الجلیل قرار دارد، آن را به دو نیمۀ شمالی و جنوبی تقسیم میکند که به قسمت شمالی «الجلیل علیا» و به قسمت جنوبی «الجلیل سُفلا» میگویند. بهصورت میانگین ارتفاع منطقۀ شمالی از منطقۀ جنوبی بیشتر است و درحالیکه در منطقه شمالی کوهها بهصورت فشرده و کوهستانی و با فاصلۀ اندکی نسبت به هم هستند، در قسمت شمالی فاصلۀ بین کوهها بیشتر است و معمولاً در اطراف آنها درههای وسیعی وجود دارد. کوههای منطقۀ الجلیل معمولاً دارای پوشش گیاهی زیادی است و جنگلهای مدیترانهای سرتاسر این منطقه را فراگرفته است. ازاینرو بارش باران در این منطقه نسبت به سایر مناطق سرزمینهای اشغالی بیشتر است.
کوه «میرون» (ین کوه با ارتفاع ۱۰۲۴ متر از سطح دریا، در سرزمینهای اشغالی غرب رود اردن، مرتفعترین کوه محسوب میشود.) در نزدیکی شهر صفد، مرتفعترین محل در منطقۀ الجلیل است، که ارتش رژیم صهیونیستی پس از تسطیح قلۀ آن، پایگاه نظامی بر فراز آن ساخته است.
جمعیت ساکن در منطقۀ الجلیل ترکیبی از یهودی، مسلمان، و دروزی است؛ به همین دلیل رژیم صهیونیستی همواره در تلاش بوده است که ترکیب جمعیتی این منطقه را بهسمت یهودی شدن ببرد. در سال ۱۳۹۰ یکی از وزرای دولت رژیم صهیونیستی در اظهارنظری دربارۀ این منطقه گفته بود: «یهودیسازی الجلیل نخستین مأموریت ملی ما است که نباید از آن خجالت بکشیم»!
منطقه اصبع الجلیل
شمالشرقی سرزمینهای اشغالی، در محدودۀ بین لبنان و فلسطین اشغالی، منطقهای جغرافیایی قرار دارد که به نام «اصبع الجلیل» معروف است. این مناطق در زمان قرارداد سایکس-پیکو در اختیار فرانسه قرار گرفت، اما در پی توافقی که در سال 1303ش/ 1924م بین قیمومیت بریتانیا در فلسطین و قیمومیت فرانسه در لبنان انجام پذیرفت، به بریتانیاییها واگذار شد ازآنپس بود که — بهدلیل شکل ظاهریاش که مانند یک فرورفتگی در دل سرزمینهای لبنان است — به «انگشت الجلیل» معروف شد.
در آستانۀ جنگ اول اعراب و اسرائیل در سال 1326ش/1947م شبهنظامیان صهیونیستی «پالماخ» اقدام به گسترش شایعه و عملیات روانی در روستاهای عرب این منطقه نمودند که برخی از آنها هم شیعهنشین بودند. این شایعات به مردم اینگونه القا میکردند که یهودیان ارتش قدرتمندی تشکیل دادهاند که در حال حرکت بهسوی آن منطقه است و چنانچه به آن روستاها دست یابد همهجا را آتش خواهد زد. این شایعات سبب شد تا بسیاری از اعراب منطقه مجبور به مهاجرت به لبنان شدند. پس از آن بود که شهرکسازی یهودیان در منطقۀ اصبعالجلیل افزایش شدیدی یافت.
مهمترین شهری که در این منطقه قرار دارد «کریاتشمونه» است که در نزدیکی مرزهای لبنان واقع شده است. امروزه حدوداً 50هزار نفر در این منطقه زندگی میکنند که در مناطق شمالیتر عمدتاً یهودی و در مناطق جنوبیتر عرب هستند. نزدیکی این منطقه به مرز و دوری از هستۀ سیاسی کشور سبب شده تا اصبعالجلیل نسبت به دیگر مناطق شاهد محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی باشد.
قیمومیت فرانسه و قیمومیت بریتانیا
پس از اینکه مهاجرت یهودیان صهیونیست به فلسطین شدت پیدا کرد و اسکان آنها در این مناطق بیشتر شد، در پاییز سال 1298ش/ 1919م درگیریهایی میان آنها و اعراب ساکن منطقه شکل گرفت که زمینۀ جدایی این سرزمینها از قیمومیت فرانسه و پیوستن آنها به قیمومیت بریتانیا را فراهم کرد.
روستاهای عرب معروف به هفت روستا
این روستاها بعداً به «هفت روستا» مشهور شدند که در آن زمان تنها روستاهای شیعهنشین فلسطین به شمار میآمدند. ساکنان این روستاها پس از مهاجرت به لبنان جمعیت قابلتوجهی از شیعیان جنوب را تشکیل دادند، بهگونهای که امروزه تقریباً یکسوم کل شیعیان لبنان از این دسته هستند.
بلندیهای جولان
منطقۀ «بلندیهای جولان» یک منطقۀ جغرافیایی است که مرزهای طبیعی آن را میتوان بدین صورت ترسیم نمود: از شمال کوه حرمون، از شرق درۀ حوله و دریاچۀ طبریا، از جنوب رود یرموک و از شرق منطقۀ حوران. این منطقه در منتهیالیه شمالشرقی سرزمینهای اشغالی واقع شده و ۱۸۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. از این مساحت تقریباً ۱۲۰۰ کیلومتر مربع تحت سلطۀ رژیم صهیونیستی و ۶۰۰ کیلومتر مربع تحت سلطۀ سوریه است.
بدون شک بلندیهای جولان یکی از پرتنشترین مناطق جغرافیایی در سرزمینهای اشغالی است. ازآنجاکه این منطقه در میان کشورهای سوریه، اردن، رژیم صهیونیستی و لبنان قرار گرفته، لذا سلطه بر آن بهمعنای داشتن دست برتر در این منطقه است.
درۀ اردن
درۀ اردن — همانطور که از نامش قابل حدس است — درهای است که در امتداد رود اردن کشیده شده و بخش اعظم این رود از میان این دره گذر میکند. این دره از کوههای شمالی سرزمینهای اشغالی شروع شده و تا بحرالمیت در جنوب ادامه دارد. شاید بتوان گفت امتداد جنوبی آن منطقه عراوا را در جنوب بحرالمیت درست کرده است. بخشهای شرقی این دره در خاک اردن قرار گرفته و بخشهای غربی توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده است. قسمت غربی درۀ اردن نزدیک به 65هزار نفر جمعیت دارد که شامل یهودیها و عربها میشود. از مهمترین شهرهای این منطقه «اریحا» قابل ذکر است.
درۀ عزرائیل
درۀ عزرائیل یک درۀ وسیع است که میان منطقۀ «الجلیل» در شمال و کوههای «کرمل» در جنوب فاصله انداخته است. باتوجهبه اینکه این دره در میان دو ارتفاع یاد شده قرار گرفته، لذا مسیر مناسبی برای رفتوآمد بوده و به همین دلیل «راه دریا»، یکی از راههای قدیمی که از دمشق به کنارۀ مدیترانه میرسیده، از دل این دره عبور میکند. مهمترین شهر این منطقه «عفوله» نام دارد.
ازآنجاکه این منطقه همچون یک دشت در میان ارتفاعات پیرامون قرار دارد و درعینحال اوضاع جوّی نیز امکان کشت و زرع را فراهم کرده است، لذا درۀ عزرائیل شاهد مزارع بزرگ و باغهای فراوان است.
رشتهکوه کرمل
منطقۀ کرمل رشتهکوهی بهطول تقریبی 40 کیلومتر است که از غرب «شومرون» تا ساحل «حیفا» کشیده شده است. وجود تاکستانهای فراوان در این منطقه از گذشتههای دور سبب شده تا به این نام شناخته شود. ارتفاعات این منطقه معمولاً پوشش گیاهی خوبی دارد و در دامنهها شرایط برای کشاورزی و باغداری فراهم است. جنگلهای بلوط، باغهای انگور، مرکبات و زیتون بهوفور در این منطقه دیده میشوند. ناگفته نماند جنگلهای این منطقه تاکنون بارها دچار آتشسوزی هم شدهاند. در یکی از این موارد که در سال 1389ش/2010م رخ داد، گسترۀ آتش به اندازهای بود که بالاجبار 17هزار نفر از ساکنان از منطقه تخلیه شدند.
محل تلاقی کوههای کرمل و ساحل مدیترانه سبب شده تا جلگۀ ساحلی به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شود. کوههای کرمل نزدیکترین کوه به دریا در اسرائیل محسوب میشود و از این حیث منظرۀ زیبایی را خلق میکند که گردشگران زیادی را بهسوی خود جلب مینماید. در منتهیالیه شمالغربی این رشتهکوه در سواحل مدیترانه، شهر حیفا قرار گرفته که یکی از مراکز شهری بزرگ اسرائیل محسوب میشود.
شرایط جغرافیایی خاص منطقۀ کرمل سبب شده تا از حیث جغرافیای انسانی چهرۀ رنگارنگی در این منطقه وجود داشته باشد. در کرمل شاهد وجود جمعیت یهودی، عرب، دروزی، مسیحی و حتی بهایی هستیم که بیتردید موقعیت جغرافیایی در شکلگیری این تنوع بیتأثیر نیست.
شومرون در مناطق جغرافیایی سرزمینهای اشغالی فلسطین
منطقۀ شومرون تقریباً نیمۀ شمالی کرانۀ باختری عصر حاضر را در بر میگیرد که منطقهای کوهستانی است. مرزهای اطراف این منطقه عبارتاند از: درۀ عزرائیل، درۀ اردن، یهودا، جلگۀ ساحلی و کرمل.
یکی از اقلیتهای یهودی که به نام «شومرونیها» شهرت یافتهاند، ریشه در این منطقه دارند. بخش اعظم منطقۀ شومرون را شهرها و روستاهای عربنشین در بر گرفته که از مهمترین آنها میتوان نابلس، طولکرم، جنین و قلقیلیه را نام برد. آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که بیش از یک میلیون نفر عرب در این منطقه سکونت دارند. بااینحال شهرهای یهودی کوچکی در این منطقه وجود دارند که مهمترین آنها «مودیعین» است. چندین شهرک صهیونیستی غیرقانونی در این منطقه بهویژه در دهۀ 1380 شمسی تخلیه شدند.
یکی از مناظری که هنگام عبور از میان درههای عریض این منطقه توجه را جلب میکند، وجود روستاها و شهرهای کوچک بر فراز تپهها است که به آنها اصطلاحاً «کفر کیپا» میگویند. اغلب روستاها و شهرهای عربنشین منطقۀ شومرون تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان فلسطین هستند.
منطقۀ یهودا
منطقۀ یهودا تقریباً نیمۀ جنوبی کرانۀ باختری را تشکیل میدهد. این منطقۀ جغرافیایی از نظر تاریخی، فرهنگی و مذهبی برای رژیم صهیونیستی اهمیت فراوانی دارد، زیرا شهرهای بزرگ و مهمی نظیر اورشلیم، حبرون و بیتلحم در آن واقع شدهاند.
این منطقه از شمال به منطقۀ شومرون، از شرق به درۀ اردن، از جنوب به منطقۀ نگو و از غرب به جلگۀ ساحلی میرسد. یهودا را میتوان به سه بخش به شرح زیر تقسیم کرد.
- بیابان یهودا: که از شرق اورشلیم و حبرون تا بحرالمیت را در بر میگیرد و منطقهای بیابانی و نسبتاً خشک است.
- کوههای یهودا: که ارتفاعات بلندتر و تیزتری دارد. کوههای اورشلیم که شهر اورشلیم بر فراز آن قرار دارد، در این ناحیه واقع شده است.
- دشت یهودا: که تپههای کمارتفاع و درههای کمعمق مشخصۀ اصلی آن است. این بخش در مجاورت منطقۀ شارون و جلگۀ ساحلی قرار گرفته و حدّفاصل منطقۀ کوهستانی مرکزی و مناطق ساحلی مدیترانه را در بر گرفته است.
به لحاظ تاریخی در عصر کتاب مقدس منطقۀ یهودا سرحد جنوبی حکومتهای پادشاهی اسرائیل و یهودا بوده است. همچنین وجود زیارتگاههایی که برای ادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) قداست دارند، سبب شده تا این منطقه به کانون توجهات در مسئلۀ فلسطین مبدل شود.
جلگۀ ساحلی در سرزمینهای اشغالی
یکی از مهمترین مناطق جغرافیایی در سرزمینهای اشغالی بدون شک منطقۀ «جلگۀ ساحلی» است. این منطقه در واقع دشتی است که در سواحل دریای مدیترانه از شمالیترین نقطۀ رژیم صهیونیستی (رأسالناقوره) تا جنوب باریکۀ غزه امتداد یافته است.
باتوجهبه اینکه این منطقه دشتی مسطح است که آبوهوای نسبتاً مطبوعی هم دارد، لذا بهترین منطقه برای شهرسازی در کل سرزمینهای اشغالی است و درعینحال (بهدلیل دارا بودن سطح آبرفتی) برای کشاورزی نیز بسیار مناسب است. ازآنجاکه اغلب رودخانههای سرزمینهای اشغالی از شرق به غرب جریان دارند و به دریای مدیترانه میریزند، لذا زمینهای جلگۀ ساحلی بستر مناسبی برای کشاورزی و زراعت به شمار میروند.
مهمترین شهرهای اسرائیل (بهجز اورشلیم) در این منطقه قرار دارند؛ نظیر تلآویو، اشدود، اشکلون. با گسترش مهاجرت یهودیان صهیونیسم از اروپا، در اواخر قرن 19 میلادی تعداد زیادی سکونتگاه یهودی در این منطقه شکل گرفتند. سواحل این ناحیه (بهویژه ساحل «عتلیت») هم یکی از مراکزی بود که در دوران قیمومیت بریتانیا مهاجران غیرقانونی از آنجا وارد سرزمین فلسطین میشدند.
تقریباً در سرتاسر جلگۀ ساحلی، مخصوصاً قسمتهای جنوبیتر، میتوان تپههایی را مشاهده کرد که در زبان عربی بومیان (و بهدنبال آن در زبان عبری) به آن «کُرکار» گفته میشود. ماسههای کنار ساحل بر اثر مرور زمان از حالت شنی تبدیل به سنگی رسوبی شده و صخرههای سنگی را شکل دادهاند. سنگهای کرکار در گذشته و حتی امروز در فلسطین در ساخت بناهای مختلفی به کار رفتهاند. وزش بادهای شدید از سوی دریا بهسمت ساحل با خودش قطرات ریز آب شور مدیترانه را بر روی ساحل میپاشد که این امر سبب میشود گیاهان چندانی در منطقۀ شنی ساحل رشد نکنند. اما با پشتسر گذاشتن سطح پوشیده از شن ساحل، بهتدریج درختان مختلف نمایان میشوند.
تقسیمبندی منطقۀ جلگۀ ساحلی به سه منطقۀ کوچک
منطقۀ جلگۀ ساحلی را میتوان به سه منطقۀ کوچکتر تقسیم کرد:
- جلگۀ ساحلی شمالی: از مرزهای لبنان تا منطقۀ کرمل در ساحل خلیج حیفا.
- جلگۀ ساحلی مرکزی یا شارون: از سواحل حیفا تا سواحل تلآویو.
- جلگۀ ساحلی جنوبی: از سواحل تلآویو تا مرزهای مصر.
بخش شمالی جلگۀ ساحلی نسبت به دیگر مناطق عرض کمتری دارد، زیرا با فاصلۀ حدوداً چندصد متری از ساحل دریای مدیترانه ارتفاعات شکل میگیرند. مخصوصاً در محدودۀ حیفا که وجود کوههای کرمل در نزدیکی ساحل کمترین عرض را برای جلگه پدید آورده است. از شهرهای مهمی که در قسمت شمالی وجود دارند میتوان «حیفا» و «عکا» را نام برد.
قسمت مرکزی جلگۀ ساحلی در ادبیات ژئوپلیتیک اسرائیل، منطقۀ «شارون» نامیده میشود. هرچند یکی از شهرستانهای استان مرکزی شهرستانِ شارون نام دارد، اما در این فصل منظور منطقۀ جغرافیایی شارون است که محدودۀ آن فراتر از شهرستان شارون میرود. یکی از ویژگیهای بارز این بخش از جلگۀ ساحلی این است که کوههای شومرون در این ناحیه بهسمت عقب رفته و عرض جلگه در بخش شارون نسبت به قسمت شمالی چندبرابر بیشتر میشود.
در جلگۀ ساحلی، بخش مرکزی از همۀ بخشهای دیگر برای کشاورزی و سکونت مناسبتر است. در گذشته این منطقه پوشیده از جنگلهای بلوط بود که امروزه اثری از آنها نیست و شهرهای کوچک و بزرگ و مزارع کشاورزی جای آن را گرفتهاند. مناسب بودن شرایط سکونت و زراعت در این منطقه سبب شده تا شهرهای بزرگ و مهم اسرائیل در این بخش شکل بگیرند؛ بهگونهای که جنوب بخش شارون (که از آن با عنوان «گوشدان» یاد میشود) تقریباً 4 میلیون نفر جمعیت را در خود جای داده است؛ چیزی نزدیک به نیمی از کل جمعیت اسرائیل!
قسمت جنوبی جلگۀ ساحلی عرض زیادی دارد؛ بهگونهای که در عریضترین قسمت به 40 کیلومتر میرسد. همچنین عرض ساحل شنی مجاور دریا در این منطقه بیشتر از مناطق شمالی است و به 5-6 کیلومتر میرسد. بخشهایی از این منطقه در باریکۀ غزه قرار میگیرد و تا شهر رفح امتداد مییابد.
منطقه یا دره عراوا
«عراوا»(عبری: הערבה، عربی: وادي عربة) درهای بهطول تقریبی 175 کیلومتر است که از دریاچۀ بحرالمیت در شمال تا حوالی دریای سرخ در جنوب کشیده شده است. مرز رژیم صهیونیستی و اردن دقیقاً از عمیقترین خط رود فصلی عراوا عبور میکند. عراوا در گذشته یکی از راههای اصلی در منطقه به شمار میرفت، اما قرنهاست که این مسئله به فراموشی سپرده شده است. بخشی از بقایای راه کندر که در گذشته از عراوا میگذشته، هنوز در این منطقه مشاهده میشود.
در گذشته منطقۀ عراوا دارای معادنی ازجمله معدن مس بوده که البته امروزه اغلب آنها بهرهبرداری شده و دیگر موجود نیستند. گفته شده بنیاسرائیل در زمان حکومت سلیمان نبی(ع) از معادن مسی که حتی از قبل در این منطقه وجود داشته، استفاده کردهاند. باتوجهبه خشک بودن این منطقه، جمعیت زیادی در آن ساکن نیست. کشاورزی در این منطقه هم منحصر به نخل، گیاهان گرمسیری و کشت گلخانهای است.
منطقۀ عراوا را از نظر شیب زمین میتوان به سه قسمت تقسیم کرد که در قسمت جنوبی شیب بهسمت دریای سرخ در جنوب است و در قسمت شمالی شیب بهسمت بحرالمیت در شمال وجود دارد. قسمت میانی تقریباً مسطح است و میتوان آن را مرز حوضۀ آبریز دو دریا دانست. وجود صخرههای تیز و سنگها و شنهایی که به سرخی میزند، زیبایی خاصی به این منطقۀ بیابانی بخشیده است. بهدلیل اینکه عراوا نسبت به مناطق بیابانی اطرافش پستتر است، فضای نسبتاً مناسبی برای زندگی برخی از جانوران بیابانی فراهم کرده است. چند منطقۀ حفاظتشده نیز در عراوا وجود دارد که گونههای جانوری کمیاب در آنها زندگی میکنند.
در زمان جنگ ششروزه در سال 1346ش/1967م ارتش رژیم صهیونیستی بخشهایی از عراوا، که جزء اردن بود، را هم اشغال کرد. اسرائیلیها بلافاصله در این مناطق اقدام به سکونت و تأسیس گلخانهها و کشاورزی نمودند. این مسئله سبب شد تا در زمان انعقاد قرارداد صلح بین اسرائیل و اردن، اغلب این بخشها به رژیم صهیونیستی واگذار شود. بخشهایی هم وجود داشت که دوباره به اردن بازگشت، اما اردن آنها را نیز بر اساس قراردادی به مدت 25 سال به اسرائیل واگذار کرد.
بزرگترین و مهمترین شهر در منطقۀ عراوا شهر بندری ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی است که حدوداً 52هزار نفر جمعیت دارد و از حیث حملونقل دریایی و نیز گردشگری برای رژیم صهیونیستی اهمیت فراوانی دارد.
منطقۀ نگو وسیعترین منطقه از مناطق جغرافیایی سرزمینهای اشغالی فلسطین
این منطقه وسیعترین منطقه در سرزمینهای اشغالی است که تقریباً نیمۀ جنوبی آن را پوشانده و حدوداً 60% از کل سرزمینهای اشغالی (13هزار کیلومترمربع) را به خود اختصاص داده است. واژۀ «نگو» در زبان عبری بهمعنای «جنوب» است که ریشۀ آن هم بر مفهوم خشکی دلالت دارد. این واژه در کتاب مقدس یهودی بارها بهمعنای جنوب به کار رفته است.
منطقۀ نگو بهشکل تقریبی یک مثلث رو به پایین است که رأس پایینی آن در شمال ایلات در سواحل دریای سرخ قرار گرفته و دو رأس دیگر آن در بالا، یکی در کنار بحرالمیت و دیگری در کنار دریای مدیترانه قرار دارد. محدودۀ تقریبی منطقۀ نگو از شمال به منطقه یهودا و جلگۀ ساحلی مدیترانه، از غرب به شبهجزیرۀ سینا و مرزهای مصر، از شرق به منطقۀ عراوا و از جنوب به ساحل ایلات و دریای سرخ میرسد. قسمت جنوبی باریکۀ غزه نیز از حیث جغرافیایی شرایطی نظیر همین منطقه را داراست.
در قسمت شمالی، درۀ نگو از شرق تا نزدیکی جلگۀ ساحلی قرار دارد که تقریباً مرز شمالی این منطقه است و حدّفاصل نگو و یهودا است. وقتی از شمال بهسمت جنوب حرکت میکنیم، گذشتن از این دره دروازۀ ورود به یک بیابان خشک و بیآبوعلف است که منطقهای کاملاً متفاوت از مناطق شمالی و مرکزی را نمایان میکند.
حدّفاصل جلگۀ ساحلی و کوههای نگو را شنزاری دربرگرفته که به آن شنزار «خلوتسا» گفته میشود. بخشهای اعظم این منطقه تقریباً خالی از سکنه بوده و جزء مناطق محافظتشده محسوب میشود. همچنین بخشهای دیگری از این منطقه در اختیار ارتش رژیم صهیونیستی است و نیروی زمینی برای تمرینهای نظامی از آن استفاده میکند. لازم به ذکر است که منطقۀ خلوتسا جزء مناطقی بود که در طرح پیشنهادی ترامپ (موسوم به معاملۀ قرن) قرار بود به باریکۀ غزه منضم شود تا فلسطینیها در عوض اسرائیل را به رسمیت بشناسند.
در جنوب خلوتسا یک رشتهکوه خشک دیده میشود که مرتفعترین کوه آن «رامون» نام دارد. این رشتهکوه از سمت شمالشرقی به جنوب غربی کشیده شده و تا بیابان پاران در مرز مصر ادامه دارد. در جنوب این رشتهکوه نیز رشتهکوه دیگری قرار دارد که به کوههای ایلات شهرت دارد. از فراز این کوهها دریای سرخ بهسادگی دیده میشود و این منظرۀ زیبا گردشگران زیادی را به خود جلب میکند.
جمعیت قابلتوجهی از بدویهای ساکن سرزمینهای اشغالی در این منطقه (بهویژه در قسمت شمالی آن) سکونت دارند. شرایط دشوار برای زندگی در منطقۀ نگو سبب شده تا بهجز بخشهای شمالی آن، جمعیت زیادی سکونت در آنجا را اختیار نکند. به همین دلیل است که دولت رژیم صهیونیستی در همۀ ادوار تلاشهای زیادی برای جذب جمعیت به این مناطق داشته است. از دیگر نکات قابلذکر در خصوص منطقۀ نگو میتوان به حیات جانوری منطقه اشاره کرد. یکی از گونههای جانوری که در این منطقه زندگی میکند، گاوسانی به نام «تابیدهشاخ» است که در مناطق بیابانی جنوب سرزمینهای اشغالی و بخشهایی از آفریقا زندگی میکند. شاخهای تابیدۀ این حیوان زیبایی خاصی به این گونۀ در معرض انقراض بخشیده و رژیم صهیونیستی نیز تلاشهایی برای برندسازی این حیوان برای خود نموده است.
جمع بندی:
هدف از بیان مطالب این مطلب، بیشتر آشنایی با ویژگیهای مناطق جغرافیایی سرزمینهای اشغالی فلسطین است تا با تبیین مسائل ژئوپلیتیک آنها درک بهتری به دست آید. این مطلب در آکادمی زبان طلوع و از منبع کتاب جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی نوشته سهیل کثیری نژاد تهیه شده است.
نظر به اینکه ایشان از نوابغ می باشند به نظرم این بهترین تمجید از ایشان باشد .